شانس ما دوتا پارت 4

کاربر بلاگیکس کاربر بلاگیکس کاربر بلاگیکس · 1402/06/03 00:20 · خواندن 2 دقیقه

سلام سلام  ماری جان لطفا برام برچسب بزار ❤️

برین ادامه مطلب کیوتا 🍙

 

مرینت 💮

--------------------------

بعدش هم که امیلی حاضر شد و باهامون اومد رفتیم پارکینگ واییی چه ماشین خفنی داشتتت 😍کاش ماهم از اینا داشتیم 🥴 الیا خیلی کراپ خوشگلی داشت بعدش فهمیدیم یکم هوا گرم بود اون کلاهم با خودش اورده بود 👒🧢و  یکی از کلاه هاشو بهم داد 🙃 و تو راه خیلی گشنمون شد 😬 میدونستم همینه پس برای همین من یه سری دونات با خودم اورده بودم 🍩خوردیم خیلی خوشمزه بود 😋🤤ادرین به شوخی گفت که این مسافرت همش کیک میخوریم 😂

 واقعا هم راست میگفت 😅

همینطور ساکت بودیم ..

 بعدش هم که رسیدیم فرودگاه 😆

ادرین 🖤⚪💚

----------------------

امیلی حاضر شد و از بابا خداحافظی کردم 😊 رفتیم پارکینگ بعدش هم مرینت حسابی  انگار از ماشین خوشش اومده بود 😀  هوا گرم بود بعد الیا یه کلاه از کیفش دراورد.الیا هم که همیشه مجهز بود 😂 خیلی این رفتارشو دوس دارم چون همیشه میتونه به ما کمک کنه 🙃

داشتم تو راه به مرینت نگاه میکردم...

با اون لباس قشنگش 😍 و اون رفتار های کیوت و خجالتیش 😍( عههه دارنن عاشق میشنن ؟)

نههه نهه چرا دارم این فکرارو میکنم شیز جاست فرند 🙂( خدایااا چرااا 😐)

ولی واقعا اگه عاشقش شده باشم چی ؟😥

بعدش هم داشتم بهش نگاه میکردم که به همه گفت کی گشنس ؟😍

با اون صدای قشنگش خداایی من 😍

بعد بهم سه تا دونات داد 🥴( حاجی چه خبرته 😐)

خیلی دست پاچلفتی شدمم 😥

ولی قبول کردم و فقط بهش نگاه کردم 🙃 خیلی دوسش داشتم 😍

باید کاری میکردم که اونم ازم خوشش بیاد 😮

پس خواستم شوخی کنم: تو این مسافرت همش کیک میخوریم 😂

اونم خندید 😂وایی تونستمم بخندونمش 🥳

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خب و این پارت هم تمومید 🥴بای تا پارت بعد